شیطونیهای جدید کیان
مام انی هر روز که میگذره و تو بزرگ میشی شیطونیهاتم بزرگ میشه. بعضی وقتها با خودم فکر میکنم وقتی راه بیفتی یعنی من از پس مواظبت از تو برمیام یا نه و بعد به خودم دلداری میدم که اینهمه نی نی بزرگ شدند تو هم یکی از اونا. البته بدون که مامان مهسا برادری نداشته و یعنی مامان جون هیچ وقت نی نی پسر نداشته و هر وقت تو پیش اونی میگه که تو خیلی خیلی شیطون تر از دخمرهای اون هستی و تا حالا ندیده بوده یک نی نی اینقدر شیطون و پر جنب و جوش باشه، ولی مادر جون که مامان سه تا پسر بوده میگه تو خیلی آروم تر از بابا مجیدی. و من بالاخره نفهمیدم تو آرومی یا شیطون! فقط یک چیز را میدونم اونم اینکه وقتی بیداری یک لحظه هم نمی تونم ازت چشم بردارم. میدونی چرا؟ چون: ...
نویسنده :
مهسا
18:34